به نظر میرسد جنگ آب در ایران از جنگ آب در جهان سبقت گرفته باشد. بسیاری معتقدند با پدیده گرم شدن زمین و خشکسالیهایی که به دلیل کمبود بارش زیست جهان را تهدید میکند جنگ بعدی در دنیا جنگ آب است. البته این تئوری تا پیش از بروز بحران کرونا مورد بحث بود.
روز شنبه در منطقه «غیزانیه» در جنوب ایران در استان خوزستان به مردمی که برای تشنگی و نبود آب اعتراض کرده بودند، شلیک شد. مردم محلی و کنشگران اجتماعی در این منطقه خبر دادند که معترضان به نبود آب آشامیدنی در غیزانیه، جاده اهواز-رامهرمز را بستهاند و پلیس مجبور شده به آنها شلیک کند. این که چرا نیروی انتظامی اجازه شلیک به مردم معترض از تشنگی داده است جای سؤال دارد. این منطقه با حدود ۲۵ هزار نفر جمعیت که از هرگونه امکانات اولیه بهداشتی و آموزشی محروم بوده و بزرگترین نیازشان بعد از آب آشامیدنی به گفته مردم محلی داشتن یک دستگاه آمبولانس برای رساندن بیماران به مراکز درمانی در شهرهای اطراف است. غیزانیه تا سال ۹۴ با ۲۰ مدرسه کانکسی رتبه اول عدم امکانات آموزشی را در خوزستان دارا بوده است و اکنون در میان بیآبترین مناطق اعتراض خود را علنی کرده است.غیزانیه یکی از بخشهای شهرستان اهواز و در واقع بزرگترین بخش این شهرستان در استان خوزستان است. اعتراض به مساله کمآبی و نبود آب آشامیدنی در غیزانیه مساله جدیدی نبوده و طی سالهای گذشته همواره مورد اعتراض مردم این منطقه بوده است و با وعدههای پیدرپی از سوی مسؤلان همواره صدای مردم خاموش نگه داشته شده است.
غلامرضا شریعتی استاندار خوزستان که این روزها درگیر پرونده نیشکر هفت تپه است چهار سال پیش از انجام اقدامات مورد نیاز برای منطقه غیزانیه گفته بود که در طی آن مشکل «آبفای» این منطقه برطرف میشد. وی دستور فوریت برای لولهکشی آب به این بخش صادر کرده بود که حتی آب آشامیدنی نداشته و مردم آب جمعآوری شده حاصل از بارش باران را به عنوان آب شرب استفاده میکنند. براساس گزارشی از «تسنیم» خبرگزاری وابسته به سپاه که در مردادماه ۹۸ منتشر شد؛ روزانه بیش از دو میلیون بشکه نفت در غیزانیه تولید میشود ولی سهم مردم این منطقه از این حجم ثروت طبیعی، بیآبی و آلودگی هوا است.
اعتراض به مساله کیفیت آب و نبود آب آشامیدنی سالم در استانهای جنوبی ایران مسالهای است که به نظر میرسد با اتفاقات روز شنبه، شکل جدیتری به خود خواهد گرفت. چرا که به گفته کنشگران اجتماعی و مردم محلی، تقریبا هیچ شهر و روستایی در استان خوزستان آب لولهکشی قابل شرب مطلوب ندارد.
یک خبرنگار فعال در حوزه سیستان و بلوچستان به ایندیپندنت فارسی درخصوص مشکل آب در این مناطق میگوید: «مشکل آب به طور کلی در جنوب ایران و در منطقه سیستان و بلوچستان مشکل بسیار جدی و به نظر غیرقابل حلی میآید. در منطقهای که سرشار از منابع سرشار نفت و گاز است، این که مردمش از محرومترین طبقه باشند عجیب به نظر میرسد. نداشتن جاده مناسب، نبود امکانات بهداشتی مناسب، نبود سیستم مناسب برای استفاده از تلفن همراه، نبود اینترنت و حتی تلویزیون، بعد از نبود آب سالم از مشکلات اساسی این مناطق است.»
وی معتقد است خشکسالی کمر مردم این منطقه را شکسته و دولت به جای دادن اعتبارات معقول و درست به این منطقه و نظارت بر کار استانداران و مسؤلان مربوطه، در فقیر نگهداشتن مردم اهتمام ورزیده و همین موجب شده است که بخشی از مردم خوزستان سالهاست برای تامین معاش دستشان به خیّران است تا بازوی خود.
وی همچنین اضافه میکند: «جنگ آب میتواند در این منطقه مساله جدی باشد چرا که مردم سالهاست از بیآبی و خشکسالی در رنجند. به نظر میرسد مردم برای جنگیدن بر سر آب خود را آماده میکنند.
برای نمونه منطقه «دشتیاری» در استان سیستان و بلوچستان جزو مناطقی است که به لحاظ کمآبی نسبت به سایر مناطق جنوب ایران وضعیت وخیمتری دارد ولی هنوز مردمش سکوت خود را نشکستهاند.»
دشتیاری منطقه پررونقی برای کشت انبه، هندوانه و موز در ایران بود که بعد از طوفان گونو در سال ۸۶ رونق سابق را از دست داد.
این خبرنگار فعال در حوزه مناطق جنوب در ایران مساله آب در منطقه بلوچستان و سیستان را کمی متفاوتتر از سایر مناطق جنوب ارزیابی میکند و توضیح میدهد: «آب منطقه سیستان به مرکزیت زابل، از هیرمند افغانستان تامین میشود که به هامون رسیده و به "چاه نیمهها" سرازیر میشود. آب منطقه سیستان و البته شهر زاهدان از این منبع تامین میشود. اگر افغانستان "حق آبه" این مناطق را ندهد این مردم هم آب ندارند.»
مساله «حق آبه» ایران از هیرمند، سالهاست که مساله میان ایران و افغانستان بوده و هر یک دیگری را ملزم به انجام تعهدات خود میداند.
«حق آبه» در واقع به دادخواست حقوقی ایران از آب رود هیرمند در منطقه سیستان اشاره دارد. این رود درگذشته در هر دو کشور افغانستان و ایران جاری بوده است. جدایی هرات از خاک ایران و در پی آن خودداری حاکمیت افغانستان از جاری ساختن رود هیرمند در خاک ایران، مساله «حق آبه» رود هیرمند را به یکی از مسائل مهم سیاسی، اجتماعی و زیستمحیطی دو کشور تبدیل کرده است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
به گفته یکی از خبرنگاران بلوچ ساکن منطقه، در فروردین سالهای ۹۸ و ۹۹ که میزان بارندگی در این مناطق بیشتر بوده، وضع این مناطق هم به لحاظ خشکسالی در وضعیت مطلوبتری قرار داشته است ولی با گرم شدن هوا و در این روزها با شیوع ویروس کرونا این مساله شکل حادتری به خود گرفته است.
وی در خصوص مساله حق آبه، به ایندیپندنت فارسی می گوید: «بحث حق آبه مساله مهمی است چرا که اگر هم بارندگی میشد افغانستان آب را به روی هامون بسته بود و این حق آبه باید پرداخت میشد و تا حدی این مساله مرتقع شد ولی هیچ زمانی حل نشده است و هنوز این مساله موجب بیآبی و تشنه ماندن مردم منطقه میشود.»
از سوی دیگر خبرنگار یکی از رسانهها در ایران در گفتوگو با ایندپندنت فارسی درخصوص مناطق روستایی همچنین تصریح میکند: «در مناطقی که من سفر کردهام که بیشتر اطراف چابهار بوده است در بخش دشتیاری مشکل زیادی دارند که عمدهترین آن بحث آب آشامیدنی است چرا که دسترسی به آب ندارند و برای کشاورزی هم مشکل دارند و انتقال آب با مشکل مواجه است.»
این خبرنگار حوزه جنوب ایران در پاسخ به این سوال که سد «زیردان» که برای تامین آب این منطقه احداث شده است تاکنون چه تاثیری برای رفع مساله آب این منطقه داشته است نیز میگوید: «این سد در منطقه چابهار به سمت دشتیاری است ولی آب آن به موقع رهاسازی نمیشود و به همین دلیل مردم خیلی مشکل دارند. تا جایی که سیل اخیر در سیستان و بلوچستان نیز مشکل این منطقه را حل نکرد.»
در سالهای گذشته نیز به دلیل کم بودن بارندگی و در پی آن کمبود آب و خشکسالی این مناطق که موضوع جدیدی هم نیست، مشکلات مردم ایران را بیشتر کرده است.
یکی از فعالان حقوق اجتماعی در منطقه خوزستان به ایندیپندنت فارسی میگوید: «از مردم معترض خواستهاند که به نهادهای مربوطه مراجعه کنند در حالی که استاندار ما غلامرضا شریعتی که چند روز است پرونده فساد مالی وی مشخص شده است، سه سال پیش به مردم وعده داد که مشکل آب استان و آبرسانی منطقه غیزانیه را سه ماهه حل خواهد کرد.»
وی همچنین در مورد شکایت چند ماه گذشته در خصوص کیفیت بد آب در این استان و شهرهای آن توضیح میدهد: «شکایت مردم از آب کدر منطقه سیستان و زابل به این دلیل است که برخی مواقع اصلا آب قابل استفاده نیست و بوی لجن و ماهی مانده میدهد و نمیتوانیم از آن استفاده کنیم. این بحث مربوط میشود به منطقه شمال استان سیستان ولی منطقه بلوچستان قضیهاش متفاوت است.»
یکی از اعضای شورای محلی خوزستان نیز به ایندیپندنت فارسی میگوید: «مشکل آب در این منطقه مربوط میشود به رهاسازی آب سد زیردان که به موقع انجام نمیشود و همین موجب ایجاد مشکل میشود. در بلوچستان هوتگها منبع محلی تامین آب هستند.»
«هوتگ» چالههایی است که به دلیل دسترسی نداشتن اهالی این مناطق به آب و نبودن آب لولهکشی از جمعآوری آب باران در آنها آب مورد نیاز و آب آشامیدنی خود را تامین میکنند و تقریبا بیشتر روستاها در منطقه خوزستان منبع تامین آبشان به این شکل است. یکی از اهالی میگوید: «آب باران جمع میشود و مردم بیشتر برای مصارف شستوشو استفاده میکنند وقتی که آب نباشد حتی برای آب آشامیدنی هم از آبی که در هوتگها جمع شده استفاده میکنند.»
آب جمع شده در هوتگها به طور مسلم آب بهداشتی و سالمی نیست چنان که آمار بیماریهای پوستی در بین مردم و به ویژه کودکان در این منطقه بسیار بالاست و تنها دلیل آن هم استفاده از آب ناسالم و غیربهداشتی در این مناطق عنوان میشود.
وی در مورد روشهای دیگر آبرسانی به این مناطق غیر از جمعآوری آب در چالههای دستساز مردم که از گذشته به آنها ارث رسیده است میگوید: «آبرسانی به صورت سیار یا به صورت سقایی آب با تانکر به دست مردم میرسد که معمولا چند روز یکبار یا یک هفته درمیان میآید و بستگی دارد که چقدر آب منطقهای استان با مشکل تامین آب مواجه باشد.»
به گفته یکی از اهالی مناطقه سیستان: «مناطقی هم که در زاهدان و چابهار ظاهرا آب دارند در طول روز به مدت هفت تا هشت ساعت آبشان قطع است. یعنی روال زندگی شده و این مناطق در حالت کلی با مشکل آب مواجه هستند و شیوه زندگی مردم اینطور است. وقتی آب وصل میشود هم آبی است که مانده و کدر است و اغلب هم قابل استفاده نیست.»
جنوب نه آب دارد نه هوا. مشکل آب سالم و پاکیزه در استانهای جنوبی ایران مشکلی نیست که از چشم مسؤلان و تصمیمگیران پوشیده باشد.
اما مشکل آب بحرانی است که ایران را طی سالهای گذشته همواره تهدید کرده است تا جایی که سال گذشته روزنامه واشنگتن پست در گزارشی که به بحران آب در ایران اشاره داشت نوشت: «عامل بحران آب ایران در یک دهه اخیر مدیریت آب در این کشور است.» این گزارش اشاره کرده که: «ایران به سمت بحران آب در ابعادی گسترده پیش میرود و راهکارهای کمی برای حل این مشکل که یک دهه ادامه داشته اتخاذ کرده است.»